به عنوان ارائه دهندگان مراقبت های بهداشتی، ما اغلب آسیب پذیری شدیدی را که همراه با بستری شدن در بیمارستان است فراموش می کنیم. ما آموزش دیده ایم که دلسوز باشیم، با این حال اغلب فراموش می کنیم که بیمار بودن چه احساسی دارد، چگونه فقدان حریم خصوصی، راحتی و کنترل تجربه بیمار را کاهش می دهد.
بستری شدن در بیمارستان به اندازه کافی دشوار است و حتی اگر بیمار و ترسیده باشید. دوگانگی قابل لمس بین کت سفید بکر یک پزشک و روپوش آشکار بیمار مانع دیگری است و سلسله مراتب را در موسسات مراقبت تداوم می بخشد.
لباس بیمار گال ما را در برابر تغییرات محیطی محافظت می کند و در زمینه های اجتماعی از ما محافظت می کند. به تعبیر طراح، کوکو شانل، “لباس دو هدف دارد:
راحتی و عشق.” مجموعه رو به رشدی از ادبیات عوامل خارجی را برجسته می کند که بر احساس راحتی بیماران در بیمارستان تأثیر می گذارد. مرکز اصلی این بحث، لباس بیمار گال قدیمی و سنتی بیمارستان است.
یکی از اولین گامها برای تبدیل «شخص» به «بیمار»، پوشیدن لباس بیمارستان است. هدف از پوشاک «حفظ کارایی بدنی و ذهنی و احساس راحتی در یک شرایط اوجگیری خاص» است.
این روپوشها با پشت باز و پارچههای نازکشان باعث بیشخصیتی و ناراحتی بیماران میشوند. صفتهای رایجی که برای توصیف لباس سنتی استفاده میشوند عبارتند از: «معروف، آسیبپذیر، ناراحتکننده، سرد، خجالتزده، و ناتوان».
توصیف مناسبتر ممکن است «از بینی تا انگشتان پا باز و منجمد شود» . علاوه بر این، لباس سنتی نقش «بیماری» را بر بیماران و از دست دادن هویت سالم تحمیل می کند.
مستند شده است که بهبود در پوشش بیمارستانی تجربه بیمار را بهبود می بخشد و احتمالاً منجر به نتایج پزشکی مؤثرتر می شود.
متأسفانه، اقدامات لازم برای تحقق بخشیدن به این بهبودها کمیاب بوده است، اگرچه لباس بیمارستانی “سنتی”، به زبان ساده، سنتی است که زمان آن گذشته است.
دیدگاه شما با موفقیت ثبت شد.